سه‌شنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۷

نامه به ابوماما پاسُخ گرفت

فراسوی خبر... 19 آذر

نامه به ابوماما پاسُخ گرفت

منصور امان

آقای بارک اوباما، رییس جمهور برگُزیده آمریکا به گونه تدریجی در حال روشن کردن جُزییات راهکار خود برای برخورد با بُحران رژیم جمهوری اسلامی است و آنچه که از او شنیده می شود، شادمانی زود هنگام حُکومت ولایت فقیه از "دگرگونی" رایگان سیاست ایالات مُتحده در برابر خود را بی دلیل تر و ساده لوحانه تر جلوه می دهد.

آقای اوباما در جریان مُبارزات انتخاباتی اش، ایده "مُذاکره مُستقیم با رژیم ایران" را به عُنوان پُر رنگ ترین خط مُتمایز کُننده راهکار خویش از سیاست دولت بوش - چینی مطرح ساخته بود؛ رویکردی که اگر چه بدون پرداختن نزدیک تر به جوانب گوناگون آن اعلام می شُد اما برای "به سر دویدن" رهبران رژیم مُلاها با همین "یک اشاره" و تدارُک سور و سات "خبر خوش" کافی به نظر می رسید. در تصوُر آنها، پیشنهاد "مُذاکره مُستقیم" فقط می توانست اسم مُستعار "مُعامله" باشد، هر چقدر بُزُرگ تر، بهتر!

بر اساس این ارزیابی، آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر مسند ریاست جمهوری، به نمایندگی از وی، نام "نظام" را در لیست نخُستین تهنیت گویندگان به آقای اوباما وارد کرد و بی صبرانه چشم به راه علامت او ماند.

اکنون آقای اوباما در یک گُفت و گوی تلویزیونی ضمن باز کردن انگاشت خود از چگونگی مُعامله، به این انتظار هم پاسُخ داده است. پیشنهاد او که دیپلُماسی دو سویه ی چُماق و هویج را در بر دارد، در گوهره چندان جدید نیست و در حقیقت، سیاست کُنونی ایالات مُتحده در برابر رژیم مُلاها را تداوُم می بخشد. نُکته تازه این است که آقای اوباما چه از نظر داخلی و چه به لحاظ بین المللی، به مراتب امکانات و میدان مانور بیشتری از دولت بوش – چینی برای عملی کردن آن دارد.

از این هم مایوس کُننده تر، برداشت رییس آتی کاخ سفید از مساله "مُذاکره" و چارچوب آن است. او توضیح داده است: "ما مُشتاقیم به صورت مُستقیم با آنها گُفت و گو کُنیم و به آنها اجازه بدهیم [در مُورد توقُف برنامه هسته ای] تصمیم بگیرند که آیا مایلند مسیر دُشوار را انتخاب کُنند یا از راه آسان بروند."

آنگونه که به نظر می رسد آقای اوباما برای جمهوری اسلامی نقشی همچون سوخت روسی نیروگاه بوشهر خواهد یافت: منگنه ای که فقط در ظاهر یک امتیاز است

برداشتی از ایران نبرد