کثیف ترین قدرت استعماری جهان، دولت فخیمهُ انگلیس، جان میلیون ها نفر را در سر تا سر جهان، فقط در رابطه انتقال کیس پناهندگی من ار آمریکا به لندن را گرفته است
تقاضای کمک فوری از تمام آزادی خواهان، روشنفکران، نیک اندیشان جهان
امروز بعد از 7 سال جنگ من با پلیس محل اقامتم و شهر داری محل سکونتم، با یک افسر ایرانی توسط تلفن، جریان قرار دادن سازمان مجاهدین در لیست تروریستی و ورود به خانه ام را توضیح دادم و قرار شد که ساعت 4.30 بعد از ظهر پلیس برای تهیهُ گزارش به خانه ام بیاید. متاُصفانه پلیس ساعت 5.45 بعد از ظهر آمد؟؟؟!!! در برشمردن تمامی مواردی که پلیس محل اقامت و شهرداری محل اقامت چه بلاهایی سر من آورده، نظیر
تحویل دادن خانه ای که متعلق به یک زن روس بوده به من در سال 2001 در شمال غربی لندن.
قراردادن سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست تروریستی انگلستان در همین موقع؟؟؟.
تحویل دادن من برای کنترل به رژیم ضد بشری خمینی و دولت روسیه علاوه بر دولت های آمریکا و آلمان (دولت آمریکا به دلیل اینکه ژوئن 1996 برای شرکت در میتینگ خانم مریم رجوی در ارزکورت لندن از دالاس تگزاس به لندن آمده و سپس به دلیل خانوادگی در لندن پیش دخترم مانده و پروندُ پناهنگیم را از آمریکا به انگلستان منتقل نمودم)، دولت آلمان به دلیل اینکه (پسرم در سن 6-8 ماهگی از قرارگاه اشرف به آلمان منتقل شده تا از جنگ عراق و آمریکا دور باشد).
مانیتور و شکنجه های روانی مستمر در سر تاسر جهان
دیلت نمودن مقالات و ویدیو های مختلف اعم از ویدیوی موزیک 9/11 حمله به (برج های دوقلو) و (ویدیو های متعلق به زمین لرزه های گستردهُ جهانی) از هردو کامپیوتر و وبلاگ هام
دادن اطلاعات ساختگی که من به ترور رهبران کرد ایرانی در میکونوس در آلمان ربط دارم و من در جریان ریز این ترور هستم به دروغ (فقط در سپتامبر 1994 در پرواز هواپیمایی که ما پناهنده ها را از استانبول ترکیه به آمریکا میبرد از من و فردی بنام یوسف پریزاد که او هم از اشرف به ترکیه آمده بود در فرودگاه فرانکفورت آلمان با تاُ خیر 10-15 دقیقه ای در عدم دادن ویزای پرواز به ما، از ما عکس و ویدیو گرفته و در محل کارم در دالاس سمای کانداکتور یک کرد عراقی و یک عرب ادعا داشتند که من در جریان ترور کردها هستم و در تماس من به دفاتر مجاهدین در دالاس، هیوستون، لس آنجلس، واشنگتن دی سی، تمامی تلفن هام به دفاتر مجاهدین قطع میشد و در همان زمان مجاهد شهید زهرا رجبی و علی مرادی در ترکیه ترور شدند)
ورود به خانه ام و قرار دادن موزیک سی دی در مقابل درب اطاق نشیمن و یا درب ورودی منزل و همزمان حمله و هجوم پاسدارن و بسیجیها و نیروی انتظامی به تمامی تظاهرات و میتینگها و .... در زمانی که بدون اجازه و در نبد من در خانه، وارد خانهُ من شده و از تلفن و کامپیوترم استفاده نموده و با سپاه و نیروی انتظامی تماس میگرفتند..( انواع و اقسام شماره های تلفن که در بیل ماهیانهُ تلفن من می آمد)
بسیج نیروهای تروریستی مثل سپاه 9 بدر عراق، نیروی قدس سپاه پاسداران، نیروی انتظامی رژیم پوسیده و بسیج ضد خلقی برای کنترل و مانیتور کردن من در محل اقامت و هر دو کامپیوتر من در منزل
ضربه زدن و شکستن شیشهُ ماشینم و گشتن در داخل ماشین بدنبال چیزی بخصوص ( دزد ماشین زیر جاپایی صندلی عقب ماشین را نگاه نمیکنه و آنرا بهم نمیزنه) تروریست سیاسی این عمل را برای رعب و وحشت و مقاصد ضد خلقی انجام میده
رژیم ضد بشری خمینی بویزه نیروس قدس سپاه پاسداران رژیم در هر دو کامپیوتر هام هست و به من اجازهُ درج مقالات مربوط به نیروی ویژهُ سپاه پاسداران، نیروی قدس، نیرو های وابسته با سپاه 9 بدر نتعلق به آخوند تروریست حکیم تنیده و آنها را از ئبلاگ هام دیلیت میکنه؟؟؟
قرار دادن چتر باران در زیر صندلی راحتی ام در داخل سالن نشیمین(نمردیم و صاحب یک چتر گران قیمت با دستهُ چوبی مجانی هم شدیم!؟ آنهم بطور ویژه زیر صندلی راحتیم)
قرار دادن یک ورق آبومینیومی به ابعاد 50-40 سانتیمتر زیر صندلی اتاق نشیمن من
قرار دادن اسناد گواهینامهُ رانندگیم زیر میز اتاق نشیمن و گرفتن گواهینامهُ رانندگیم پس از گزارش دروغ دادن به ادارهُ راهنمایی و رانندگی لندن " بعد از گزارشات مستمرشان"
حمله و هجوم به مغازه هایی که از موقعیت سیاسی من مطلع هستند و شکستن درب و کرکره و تاراج مغازهُ آنها در شب (مثل کافه نت پس از ورودم و رزو بلیط هواپیماو )
گزارش مستمر به پلیس و پرونده سازی بر علیه من توسط عوامل افغانی، پاکستانی، اعراب، هندیهای محل اقامت برای ایجاد جنگ روانی
ریختن زباله و آشغال در مقابل درب خانه و روی بدنهُ ماشین بطور مستمر( مثل بطریهای شیر، لیوان های یک بار مصرف قهوه، چایی، و انواع و اقسام دیگر)
و هزاران هزار عمل زشت و ضد خلقی و ضد بشری توسط عوامل مزدور رژیم در محل اقامت و عوامل کارمند متعلق به شهرداری محل اقامت بطور مداوم و بدون توقف
انهدام تمامی کشور هایی که از من به عنوان یک پناهندُ هوادار مجاهدین میشناسند در سر تاسر دنیا با انواع و اقسام کثیف ترین و ضد خلقی ترین امکانات، مثل زدن زمین لرزه، بمب های کنار جاده ای در عراق، اسرئیل، فلسطین، آمریکا ترور دانش آموزان (تا کنون دو مورد پلیس لندن در محل کارم و در زمان بازگشت من به خانه جلوی ایستگاه اتوبوس منتظر من میمونه و با من وارد اتوبوس شده و تمام بچه های مدرسه را به طبقهُ بالای اتوبوس فرستاده و افراد اضافی بر ظرفیت طبقهُ دون اتوبوس را از اتوبوس پیاده نموده ) و سپس برای من جا تعیین میکرد که در اتوبوس کجا بنشینم؟؟؟.....
افسر پلیس محل اقامتم (Alexander (sandy) Marwick pc 703 sx)
بعد از شنیدن هر بخش از شکایات من به وی فقط میگفت ( عجیب و غریب است) و هیچ مدرکی برای اینکه به مراجع قانونی اراعه دهم ( مثل تهیهَ گزارش و شمارهُ پرونده برای تجسس و پیگیری های بعدی) را به من نداد
همین افسر پلیس در سال 1998 وقتی دخترم توسط چند دختر و پسر انگلیسی و هندی دزدیده شد به خانهُ من آمد ولی در آنموقع هم هیچ شماره پروند و ثبت جرم به من نداد
تمامی مکالمات تلفنی من به آمریکا، فرانسه، آلمان قطع میشه
تمامی ایمیل هام به آمریکا و فرانسه قطع میشه و بدست گیرنده نمیرسه
در مراجعه به وکیل و سیتی زن ادوایز ومقامات حقوق بشر و ارگان های حمایت از پناهندگان، پلیس به آنها تماس گرفته و آنها را از وارد شدن به تشریح چگونگی ورود به خانهُ من و انواع و اقسام ضربه زدن به خانه و ماشین منع میکند
از تمامی شماها که طرفدار آزادی انسان، مدافع حقوق بشر، آزاد اندیش و آزادی خواه هستید تقاضای کمک سریع مینمایم تا جلوی پلیس انگلستان و شهرداری محل اقامت من و رژیم پوسیدهُ آخوندی پاسداری را بگیرید که بیش از این خون بیگناهان را در سر تاسر جهان نریزد
با تمام قوا باید که اصلی ترین حامی رژیم کثیف آخوندی، پاسداری(دولت فخیمهُ انگلیس) و پیرکفتار کثیف استعمار جهانی را بگیریم تا بیشتر از این نوچهُ کثیف خود (آخوند و پاسدار جمهوری ضد اسلامی) را حمایت نکند
پیر کفتار استعمار جهانی همزمان با رژیم آخوندی پاسداری حاکم بر ایران بدست نیروهای خلقی و آزادی خواه، متلاشی و نابود خواهد شد
این پیر کفتار کثیف استعمار از ژوئن 1996 جان میلیون ها انسانی را که از موضع سیاسی من حمایت میکرده اند را گرفته است
ارتجاع و استعمار و امپریالیسم ننگین ترین چهره های ضد خلقی میباشند که بدست پرتوان آزادی خواهان و نیرو های انقلابی سرنگون خواهند شد به امید این روز که نزدیک است