پنجشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۶

خود گویم و خود خندم خود مردی هنرمندم


خود گویم و خود خندم، خود مردی هنرمندم!


جل الخالق از دست این عجوبهُ این عصر "پاسدار هزار تیر، آفتابه دار دربار علی گدا" که در اولین سفرش به فرنگ در "هاله ای از نور غرق شد" و اینبار هم "هاله ای از جهل و جنایت" او را مسحور خود کرد، از افاضات این نامردک سفیه در جمع رهبران کشورهای جهان این بود که " تاکید بر لزوم اصلاح ساختار سازمان ملل متحد بویژه شورای امنیت، پیشنهاد تشکیل جبهه برادري، دوستي و صلح پايدار برپايه خداپرستي و عدالت را تحت عنوان "همبستگي براي صلح" به جهانیان"!! و یا در جائی دیگر " بشر از يك گردنه سنگين تاريخي عبور كرده و دوران گرايش به توحيد ، پاكي ، مهرورزي ، احترام به ديگران ، عدالت و صلح طلبي واقعي آغاز شده است"!! و یا "طبق وعده الهي حق پيروز است و زمين به انسانهاي صالح به ارث خواهد رسيد و آزادگان ، مومنان و مردم جهان باید با خدمت به انسانها و عدالت خواهي، فرصت تحقق اين وعده بزرگ الهي را فراهم كنند"!! فیا عجبا عجبا چه حرفهای گنده ای از دهان این مردک بیرون میآد!!؟

از آنجا که این بندهُ حقیر سمنانی هستم و از اینکه این ابله و سفیه از روستایی دور افتاده در گرمسار از توابع سمنان بدنیا آمده "با کمال معذرت از کلیهُ روستائیان" و بنا به روایت کتب قدیمی که نوشته بودند که "خداوند شیطان را به سمنان تبعید کرد" شاید این بچه شیطانکیست که بر ما، آنهم در قرن بیست ویکم نازل شده است!؟

از دعوت جهانیان عالم توسط این پلید هرزه دهان به "توحید"، "مهرورزی"، "عدالت"، "صلح طلبی"، "وعدهُ الهی، انسانهای صالح"، "وارثان الهی زمان" انگار که چیزی به من فرو رفت، استخوانی در گلویم گیر کرد و راه نفسم گرفت و نتوانستم که خودم را کنترل کنم و چیزی نگم.

آخه وقتی موجودی مثل پیر کفتار خون آشام، خمینی ضد بشر دم از "اسلام"، "انقلاب"، "رهبری"، "توحید" و "عدالت" میزد و در عمل آن نابکاریها را به خلقمان و پاک ترین فرزندانش، "مجاهدین" روا میداشت، کجایند رهبران جهان و مردم دنیا که ببینند که آن دجال و این نوچه دجال باسم "دین اسلام"، "انقلاب"، "توحید" و "مهرورزی" چه جنایاتی را در زندانها و سیاهچالهایشان بر علیه پاک ترین مجاهدان و مبارزان این خلق نیاورده اند!! آن رهبران جهان، مورد خطاب این "پاسدار هزار تیر" از کجا بدانند که در زندانها و سیاهچالهای این رژیم به رحم خواهرانمان گلوله شلیک میکردند!! به خواهران مجاهدمان قبل از اعدام تجاوز میکردند تا بزعم این سفاکان "بعد از اعدام بدلیل باکره بودن به بهشت نروند"!! خون زندانیان را قبل از اعدام میکشیدند تا برای پاسدار بسیجیهای زخمی در جبههُ جنگ ضد میهنی استفاده کنند!! هزلرلن مجاهد و مبارز را در دسته های ده، صد, و گاهاٌ هزارنفری بدون پرسیدن اسم و مشخصات به جوخهُ اعدام بسپارند!! و هزاران هزار راز ناگفتهُ این خلق در زنجیرمان!!

اگر این جلادک با استناد به این آیهُ قرآن میخواهد بگوید که "لتغربلن غربله، و لتبلبلن بلبله" به حکومت عدل الهی نازل شده از طرف خدا میباشد؟! وای بر ما که چه گناهکار هستیم که خدا "پست ترین، رذلترین، شقی ترین، جنایتکارترین، خونخوارترین را بر ما حاکم کرده است"!؟

از آنجا که خلقمان و جهانیان این رژیم پلید و این پاسدار هزار تیر را به خوبی میشناسند و در طول حاکمیتش به جنایات و نامردمیهاش اذعان کرده اند این بس که این مردک ابله رهبران جهان را مثل خود ابله و سفیه فرض کرده و آن لاطاعلاتش را از این جمله تلقی کنیم که " خود گویم و خود خندم، خود مردی هنرمندم" و این طوری به ریش رهبران جهان پوزخندی پاسدار مآُبانه و دجال گونه زده است!. و این نیز شد و مطبوعات جهان هنوز هم، از این روایتها دارند.

--
م طحا نی
Mo.Tahani@googlemail.com
http://iranzaminman.blogspot.com/