سه‌شنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۷

سوء استفاده از دختران نوجوان برای تبدیل آنها به بمبهای متحرك در عراق

سوء استفاده از دختران نوجوان برای تبدیل آنها به بمبهای متحرك در عراق
7:32:25 AM 1387/6/5
نوجوان عراقي  كه با كمربند  انفجاري دستگير شده است
نوجوان عراقي كه با كمربند انفجاري دستگير شده است

تلویزیون سی.ان.ان طی یك گزارش تكان دهنده درمورد سوء استفاده از دختران نوجوان برای تبدیل آنها به بمبهای متحرك، داستان یك دختـر نوجوان 15 ساله عراقی را كه به اجبار به یك بمب متحرك تبدیل شده بود، پخش كرد.
سىانان:
بسیاری در درك این كه چگونه یك بمب گذار انتحاری را عضوگیری میكنند، در حیرت مانده اند. آیا آنها به اختیار خود تبدیل به بمب گذاران انتحاری میشوند، یا این كه آنها را اغفال میكنند؟ این گزارش بازجویی از یك دختر نوجوان عراقی است كه كمربند انتحاری بسته بود، اما قبل از این كه منفجر شود، دستگیر شد.
یكی از افراد پلیس گفت: همه از اینجا فاصله بگیرند .
این دختر دستگیر شده كمربند انتحاری دارد كه هنگام بازرسی بدنی توسط یك مأمور زن پلیس در بعقوبه كشف شد. ‌دخترك تنها 15 سال سن دارد. چهره او به خاطر سن كمش، پوشانده شده است. دخترك را آنگاه برای بازجویی میبرند.
صدای او هنگام بازجویی در ایستگاه پلیس از ترس میلرزد و جملاتش نیمه كاره و ناقص است. او میگوید یك زن این كمربند را به من پوشاند.
پلیس از او پرسد، آیا این زن را می شناسی؟ دخترك میگوید، قسم میخورم كه او را نمی شناسم، و اضافه میكند هنگامی كه آن زن كمربند را به من میپوشاند، همسرش حضور داشت. او قسم میخورد كه نمی خواست خودش را منفجر كند.
پلیس میپرسد، اگر نمی خواستی خودت را منفجر كنی، چرا ضامن را دور انداختی؟ دختر میگوید، من آنرا دور نینداختم، شاید افتاده باشد. من متوجه نشدم.
مأمور پلیس كه از دخترك بمب گذار بازجویی میكرد از او خواست آنها را به نزد زن مزبور ببرد. پلیس میگوید: ما را به نزد آن زن ببر تا بتوانیم به تو كمك كنیم .
یك مقام پلیس به سی.ان.ان گفت: دخترك بمب گذار بعد از آن ما را به یك خانه برد. این خانه محل اقامت دو زن و یك مرد بود كه در ساختن كمربند انتحاری و عضوگیری زنان بمب گذار كار میكردند. پلیس كمربند دومی را كشف كرد، ولی اهالی خانه رفته بودند. پلیس والدین دختر را دستگیر كرد. دخترك را گول زده بودند. این عملیات توسط زنان حرفه‌یی ترتیب داده شده بود. دختر جوان گفت كمربند را بسته بودم تا آنرا از یك نقطه به نقطه دیگری ببرم. به او گفته بودند كه كمربند منفجر نخواهد شد. او داستانش را تغییر مى دهد و میگوید اصلا خبر نداشت كه كمربند انفجاری است. او میگوید من داشتم آنرا به نزد مادرم میبردم تا به پلیس تحویل دهد.
پلیس به دنبال عناصری است كه كمربند را به او بسته بودند.