یک چالش دیگر انتخاباتی، این بار در لُبنان
منصور امان
در همان حال که رژیم حاکم بر ایران تا زانو در بُحران داخلی تعیین جایگاه باندهای تشکیل دهنده خود فرو رفته است، برگُزاری یک انتخابات دیگر و این بار در لُبنان، جایی که از مُهمترین کانونهای اتکای "نظام" برای مُدیریت روابط با طرفهای خارجی اش به شُمار می آید، به گونه مُستقیم به فاکتوری تاثیر گُذار در مُعدل گیری از کارنامه باند نظامی – امنیتی در این کشور و مساله رابطه با آمریکا در مجموع تبدیل می شود.
اگر چه سیستم انتخاباتی لُبنان با بنا شُدن بر پایه وابستگی طایفه ای و مذهبی، شباهت زیادی به معرکه انتخابات ریاست جمهوری رژیم ولایت فقیه دارد با این وجود، برخلاف اختلافات بازیگران نمایش در ایران با یکدیگر، نتیجه ی آن می تواند دستکم به طور بالقوه در باره سیاستهای استراتژیک این کشور تعیین تکلیف کُند. لُبنان این ویژگی را بیش از همه به دلیل تبدیل شُدن به میدان بازی کشورهای مُتنازع همچون اسراییل، سوریه، رژیم ایران، عربستان، مصر و آمریکا و نُفوذ آنها بر تعیین سرنوشت خود کسب کرده است.
از این رو، انتخابات لُبنان را می توان صف آرایی پدرخوانده های بیشتر جریانهای داوطلب کُرسی پارلمانی در برابر یکدیگر نیز خواند؛ یک جنگ نمایندگی که نتیجه آن می تواند سرنوشت مُهره های طرف مُقابل را در آرایش صفحه شطرنج سیاسی رقم بزند.
جمهوری اسلامی و سوریه نشان داده اند که منافع آنها در لُبنان را توازُن ناپایدار سیاسی و یک دولت ضعیف بهتر می تواند تامین کُند. این امر به ویژه ریشه در وُرود آنها از دریچه های نظامی، شبه نظامی و شبه دولتی برای نُفوذ در این کشور دارد که تحت چارچوب یک دولت مُتعارف ملی و تنظیمهای آن، مسدود می ماند.
هفته گُذشته آقای حسن نصرالله، سرکرده جریان تحت اجاره مُشترک جمهوری اسلامی و سوریه، دریافت سیب زمینیهای انتخاباتی خود را به اطلاع رای دهندگان لُبنانی رساند. او از آمادگی "امام خامنه ای" برای تحویل "موشک و هواپیما" به ارتش تحت کُنترُل حزب الله خبر داد.