شنبه، خرداد ۰۴، ۱۳۸۷

پس لرزه های سرنگونی رژیم آخوندی، پاسداری و به صحنه آوردن مجدد، ملای خندان!!!



پس لرزه های سرنگونی رژیم آخوندی، پاسداری و به صحنه آوردن مجدد، ملای خندان!!!

یادداشت هفته.

پیچ و تابهای اعجوج و ماُ جوج سران رژیم آخوندی، پاسداری و بسیج کلیهُ مزدوران ریز و درشت خود برای بر پایی تظاهرات در مقابل سفارت انگلستان در تهران برای نشان دادن سوزش بالا تا پایین نظامش از حکم دادگاه انگلستان برای برداشتن برچسب تروریستی بر علیه سازمان مجاهدین خلق ایران زبان زد تمام مطبوعات دنیا شده است. لرزش و ترس سران این رژیم پوسیده و پدرخواندهُ تروریسم دولتی در جهان که در زیر پوش اسلام، انقلاب، مردم، و هزار جور ادا و اطوار عجوج و ماُجوج توانسته خود را به مدت سی سال بر مردم ایران و جهان با زور ترور و شانتاژ انفجار و ارسال انتحاریون اسلامی و مرتجع به اقصی نقاط جهان، خود را بقبولاند. این دستگاه پوسیده و ارتجاعی توانسته بود که دل بزرگترین ابرقدرت دنیا را با هزار جور کلک و تزویر و ریا بدست آورد و رییس جمهور وقت آمریکا "آقای بیل کلینتون" را به این وادارند که گوئیا در بین آخوند و ملا، اعجوبه ای به نام سید خندان، آخوند شیاد و پاچه ورمالیده ای به اسم "محمد خاتمی" پیدا شده!!!؟ و انگار که آسمان سوراخ شده و این شیاد خندان ناجی رژیم پا بگور آخوندی، پاسداری به روی ایران زمین و سرزمین شیر و خورشید نازل گشته است!!!؟ و همین دجال بازی و سیاه را سپید و شب را روز نمایاندن باعث شد که "خانم مادلین آلبرایت" سازمان مجاهدین خلق ایران را در لیست تروریستی وزارت امورخارجهُ آمریکا قرار داده و راه مماشات و مذاکره با ملای خندان ظهور کرده در ایران را فراهم نماید.!!!؟ حالا پس از این سالهای سخت و غمگین، درد و رنج مهلک این سالهای سیاه مماشات با آخوند و ملا توسط آمریکا و انگلستان و اروپا!!!، در زمانیکه دادگاه انگلستان به دولت انگلیس فرمان برداشتن برچسب تروریستی و ختم ایجاد محدودیت ها را بر علیه مجاهدین صادر نمود، سران لرزان رژیم به فکر به صحنه آوردن این شیاد خندان به صحنه سیاسی به بن بست رسیدهُ خود افتادند و از قضا از آنجا که بی بی از بی چادری خانه نشین شده!!! این شیاد و عامل اولیهُ در لیست رفتن نام سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست تروریستی وزارت امورخارجهُ آمریکا، بجز اینکه دیگر از رژیم و سران آن بریده و خانه نشینی و خلوت گزینی وبازنشسته شدن را انتخاب نموده، به زبان نیاورد و با اذعان خود این را بیان نمود که "دیگر دورهُ با خنده، سر مجاهدین و مقاومت را در مجامع بین المللی بریدن هم به پایان خط خودش رسیده است". شیب تند سرنگونی و شتاب غیر قابل انکاری تمامیت این رژیم را در بر گرفته است. تمامی سران نظام و مهره های ریز و درشت در دستگاه نظامی این رژیم که پس از اتمام دورهُ ریاست جمهوری سید خندان به صحنهُ سیاست رو آورده اند و تمامی پست های کلیدی دولت، مجلس ارتجاع، دستگاه های مجریه و قانونگذاری را پر کرده اند از وحشت و کابوس سرنگونی تام و تمامشان بدست نیروهای مقاومت به رهبری مجاهدین خواب راحت ندارند، مجلس و جلسه و محفلی نیست که به این ترس و واهمهُ خود اذعان ننمایند. و همگی خود را ساکنین کشتی ای می دانند که توسط سرنشینان این کشتی که خود سران ترسان و لرزان این رژیم پلید ملا سالاری هستند سوراخ خواهد شد و کل نظام و سیستم حکومتیشان را به قعر دریای نکبت و پلیدی که خود سازنده آن در دوران حکومتشان بر ایران زمین ما بوده اند خواهند شد. زمانیکه یک پاسدار هزار تیری که سواد خواندن و نوشتن کافی، درک و شناخت کافی از مسائل سیاسی، توان برخورد با مشکلات اقتصادی و اجتماعی را ندارد و هر روز با گفتار، کردار، رفتار و تصمیم گیریهای چپ اندر قیچی خود با تبر نفهمی هایش، به ریشهُ نظام فرتوط خود ضربه می زند و داد و فغان دیگر هم پالکیهایش را در می آورد که "آقای احمدی نژاد خیلی زرنگی برو مسئلهُ گوجه فرنگی و سیب زمینی مردم را حل کن!!!!" براستی که این رژیم پوسیده تر از آن هست که بتواند کوچکترین مشکلی اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و امنیتی را از مردم مان که بطور شبانه روزی در این مشکلات با جان و خون دل خوردن مسائل روزمرهُ خود را حل و فصل مینمایند حل نماید. هیچ راه گریزی برای درو شدن تام و تمام این رژیم رو به اضمحلال نمانده است. تیک تیک ساعت زمان جارو شدن این رژیم را که به شماره افتاده به ما نشان میدهد، حاشا که غافل نمانیم و این ثانیه های سرنوشت ساز و طلایی را از دست بدهیم!!! اعتراضات گستردهُ اخیر دانشجویی در سر تاسر دانشگاه های ایران این ثانیه های طلایی را به تمام مردم دنیا نشان داد. پس با تمام قوا و نیرو به پیش برای آماده سازی و بر پایی قیام سر تاسری و نهایی برای جارو نمودن این جرسومهُ پلیدی و تروریسم دولتی در میهن شیر و خورشید نشان مان ایران.

م طحانی

ایران زمین