مانور نظامی ولی فقیه در کُردستان
منصور امان
نه فقط به دلیل پُشتیبانی همه جانبه از دولت برگُمارده و بدنام شُده خود، آیت الله خامنه ای در سفر اُستانی به کُردستان، جیب خالی بضاعت "نظام" را پُشت و رو به تماشای همگان گُذاشته است.
نمایش رقت انگیز "استقبال مردُمی" از ولی فقیه جمهوری اسلامی، پایه ای بود که آقای خامنه ای به ناگُزیر می بایست رُل خود به عُنوان مُجسمه ی اقتدار نظام در این اُستان ناآرام و خاموش نشُدنی مرزی را بر آن ایفا کُند. حتی تدارُکات معمول خودنماییهای اُستانی وی مانند همراه بُردن هلهله زن و صلوات گو هم به دلیل اختلاف فاصله بسیار با از شرایط حقیقی در کوچه و خیابان، خود به شاهدی دیگر برای روشن شُدن بهتر این تبایُن بدل گردید.
مُنصفانه باید افزود که رهبر جمهوری اسلامی از مردُمی که فانتومهای "نظام" در ابتدای قُدرت گرفتن آن بر سرشان بُمب می ریخت و هم اینک نیز آنها را به باد گُلوله ی توپ و خُمپاره و کلاشینکُف گرفته است، نمی توانست هم انتظار استقبال با آغوش باز و دسته گُل می داشت. هیچ کس بهتر از آقای خامنه ای نمی داند که دُشمنی با فرهنگ، زبان، دین و انگاشتهای سیاسی - اجتماعی اقلیتها چه جایگاه مرکزی در پاسداری از هویت و ثبات نظام دینی دارد و از این رو او خود نیز بهتر می داند که در چشم قُربانیان، نماینده و مُجری فاشیسم مذهبی نه یک میهمان دعوت شُده بلکه، حداکثر یک تبهکار به خوبی مُحافظت شُده است.
در هر صورت، مُخاطب سفر آیت الله خامنه ای، طرفهای خارجی رژیم او و به ویژه دولت آمریکا است. در دستگاه استدلالی حُکومت نگران و مُنروی جمهوری اسلامی، تهیه دیدن وسایل نظامی و امنیتی گشت و گُذار "رهبر نظام" در این اُستان مرزی، جایگاهی برابر با مانور نظامی یا آزمایش موشکی دارد؛ یک کُمدی ثبات بدون تماشاچی و برای نمایش خارجی!