یکشنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۸۹

قاتلان در صحنه جُرم به دام اُفتاده اند


قاتلان در صحنه جُرم به دام اُفتاده اند

منصور امان

زیر چوبه های داری که بر پا کرده بود، باند نظامی – امنیتی ولی فقیه زمین گیر شده است. این امر را برآشُفتگی پایوران حُکومت و تلاش برای رها ساختن گریبان خود از طریق شانتاژ و تهدید به نمایش گُذاشته است.

همه آنچه که روز گُذشته (شنبه) از زبان شُرکای جنایت شنیده شُد و از این پس بسا بیشتر به گوش خواهد رسید را می توان به عُنوان نخُستین آثار اعتراض گُسترده داخلی و بین المللی به رژیم ولایت فقیه به دلیل قتل جنایتکارانه زندانیان سیاسی به حساب آورد.

هنگامی که آقای عباس جعفری دولت آبادی، یک کار چاق کُن دستگاه های امنیتی که تیتر "دادستان عمومی و انقلاب تهران" را یدک می کشد عرق ریزان تلاش کرد تا علت اعدام پنج زندانی سیاسی را توضیح دهد، به خوبی می شد دریافت که قاتلان در صحنه جُرم به دام اُفتاده و زیر پرتو نورافکنهای قوی قرار گرفته اند.

پادوی مزبور با روخوانی پرونده ای که بازجوها و شکنجه گران اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات زیر بغل اش گذاشته بودند، کوشش کرد چند خرمُهره دُرُشت حُقوقی به پالان کج "نظام" و نظام قضایی آن بدوزد. این در حالی است که نه پیش از اعدام زندانیان و نه حتی در هنگام اعلام ارتکاب به این امر، آمران و عاملان آن زحمت سرهم بندی توضیح پیرامون دلایل شان را به خود نداده بودند. آنها بدینوسیله در حقیقت رویه عادی دادرسی زیر خیمه ولایت فقیه را استمرار می بخشیدند که دادگاه علنی، حق دسترسی به وکیل، عدم شکنجه مُتهم و وادار نساختن وی به اعتراف علیه خود را حداکثر یک شوخی بیجا با "مصالح نظام" که گویا بر هر امر دیگری مُقدم است، ارزش گذاری می کند.

از این رو چندان شگفت آور نیست که طناب اندازان منطقه آزاد از قانون – هر قانونی - نپذیرُفتن تصمیمهای تبهکارانه شان را برابر با بر هم زده شدن آرامش اُتاقهای بازجویی، سالُنهای دادگاه نمایشی و دارستهانهای خود می شُمارند و از آن بر می آشوبند.

چُماقدار مشهور دوشُغله، آقای انبارلویی که زیر تابلوی سردبیری روزنامه باند موتلفه (رسالت) نشانده شُده، شرایط روحی رهبران و پایوران باند ولی فقیه در حال حاضر را اینگونه توضیح می دهد: "جریان فتنه وظیفه خود می داند بر روی سلسله اعصاب حُکومت حرکت کُند و مشروعیت دولت را زیر سووال ببرد."

زیر تُن عربده کسانی مانند حُجت الاسلام سالک، آقای انبارلویی و یا تهدیهای دادستان تهران علیه مُعترضان به قتل پنج زندانی سیاسی، صدای وحشت از به هم ریخته شُدن نظم جنایتکارانه ای که حُکومت به آن تکیه داده به خوبی به گوش می رسد. اعتراضها به دستگاه قُدرت نشان داد که بسته بندی سرکوب با زرورق دادگاه و حُکم قضایی، هیچ تغییری در نامشروع شناختن آن از سوی اکثریت جامعه نمی دهد.

در این راستا، نشان دادن چنگ و دندان به آقایان موسوی و کروبی به خاطر محکوم نمودن جنایت اخیر باند نظامی – امنیتی ولی فقیه، کوشش برای کُنترُل دایره اعتراض به این امر و هُشدار غیر مُستقیم به اخراج شده های رسمی و غیر رسمی از قُدرت مانند حُجت الاسلام خاتمی، جبهه مُشارکت، مُجاهدین انقلاب اسلامی و آیت الله رفسنجانی برای ادامه سُکوت است. باند ولی فقیه از عدم واکُنش آنها در برابر اقدام تهبکارانه خود، نه فقط به عُنوان تایید آن و احکام بیدادگاه های خود، بلکه زاویه ای برای حمله به آقایان موسوی و کروبی استفاده خواهد کرد.